Simorgh

از خداوند نيرو خواستم، ضعيفم آفريد که تواضع بندگي را بياموزم. * از او سلامتي خواستم که کارهاي بزرگ انجام دهم، ناتوانم آفريد تا کارهاي بهتري انجام دهم * از او ثروت خواستم تا سعادتمند شوم، فقرم بخشيد که عاقل باشم. * از او قدرت خواستم که ستايش ديگران را به دستآورم، شکستم بخشيد که بدانم پيوسته نيازمند اويم. * از او همه چيز خواستم که از زندگي لذت ببرم، زندگيم بخشيد که از همه چيز لذت ببرم.* آنچه خواستم به من نداد، آنچه بدان اميد داشتم به من بخشيد، و دعاهاي ناگفته ام مستجاب شدند. و آن ها اين بود: من هستم! در ميان انسان ها و غرق در نعمات پروردگار

دوستاي خوبم خوشحال ميشم نظر بدين، انتقاد کنين و پيشنهاد بدين. دوستون دارم♥♥♥



           
یک شنبه 30 تير 1392برچسب:خاطره,دل نوشته,درپيت,هرزنامه,12,lonesome, :: 21:33
lonesome

فقط مي آيم و مينويسم. از خودم، از دنياي خودم، خداي خودم.
از روزهاي سياه و قلب سياه ترم مينويسم. اما با چه هدفي؟؟؟
هدفم تغيير بود... يعني هست. اما بدون اراده ک نميشود تغيير کرد، بدون انگيزه هم نميشود
چه چيزي اشتباست؟ خودم، راهم، هدفم
امروز جمعست. شايد از امروز، يا شايد از فردا من ديگر ايني نيستم ک بودم.
زيادي تنهام خدااا... گاهي ميگم گور باباي تنهايي مگه تنهايي چشه؟ تازه من ميتونم خدا رو داشته باشم
گاهيم دليل تنهاييمو جست و جو ميکنم و ب هيچي نميرسم جز خودم.
فقط زمان لازم دارم. ميدونم داره دير ميشه کم کم ولي چاره اي نيست.
برنامم تقريبا کامله. 22 بند ک رعايتش لازمه، ولي سخت
شمايي ک اين مطالبو ميخوني
ميدونم چرت مينويسم ولي چاره اي ندارم بايد اينارو يه جا بنويسم... ب يکي بگم
اگه نظر بدي ک ممنون ميشم اگه ن همين ک سر زدي لطف کردي♥♥♥



           

نميدونم واقعا هست يا ن... خدارو ميگم.
اما خودمونيم اگه نباشه خيلي بده ها. انگار همه چي رو هواست!
خوبه حس کني هميشه يکي هست ک هواسش بهته، يکي ک تو تنهاييت باهاش حرف بزني، دوسش داشته باشي، دوست داشته باشه.
اصن بايد يکي باشه ک گله کنيم، سرش داد بزنيم، پيشش گريه کنيم و ازش بخوايم ببخشه.
چيزايي ک اون ديده و بقيه نديدنو ببخشه.
بايد باشه نه؟



           
پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:خاطره,دل نوشته,درپيت,هرزنامه,10,lonesome, :: 20:32
lonesome

معمولا اولين گام سخت است...
و براي من و راه من سخت تر.
لغزشي در اولين گام. ميدانم همه چيز ب خودم بستگي دارد و ب اراده ام
سست اراده نيستم پس تلاش ميکنم. " سياه سياه " اين وضعيت امروز من است.
تقويمم سياه شده، روزهايم سياه شده، و خودم از همه سياه تر.
نميدونم با کي حرف ميزنم!
با خدا، با خودم، با مخاطبي ک وجود نداره يا....  نميدونم
اصن خدايي ک ميگن کو؟؟؟
باز نميخوام گله کنم فقط دلگيرم همين.
آخه خدا چطور بايد رشد کرد؟ چطور بايد ب عدالت رسيد؟
تا خودمو پيدا نکنم نميتونم کمکي ب کسي کنم پ همچنان ب دنبال خودم ميگردم.
فقط ميدونم ايني نيستم ک هستم.
کاش ميشد ب حکمت خدا پي برد.
خدا اصن اين قيامت و بهشت و جهنمت چطوريه؟؟؟
مگه ميشه بريم جايي ک همش نعمت باشه
وقتي سختي اي نباشه نعمت و خوشي مفهومي نداره. بعد يه مدت بهشتيا خسته ميشن و دنبال يه راه فرار از بهشت يا زندوني از خوشي!!!
يعني اونجا زندگي چطوريه؟ اصن اگه اونجا مرگ نباشه زندگيم مفهوم خودشو از دست ميده...
گيجم گيج. بهم بفهمون چي ب سرمون مياد



           
پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:خاطره,دل نوشته,درپيت,هرزنامه,9,lonesome, :: 17:47
lonesome

ديگر بس است تکرار. بايد تغيير کرد.
بايد ک از هواها گذشت، بايد ک از هوس ها گذشت، از خود گذشت، از دنيا و مردمش گذشت، با سهراب همسفر شد و از درياها گذشت، رسيدن ب او دشوار است دشوارتر از کار فرهاد، دشوارتر از زجر مجنون ولي شيرين است. آري رسيدن ب او شيرين است. شيرين تر از عشق شيرين، شيرين تر از شور ليلي.
بايد توانست. ميروم... ميروم ک ب پشت درياها برسم و خودم را، دنيايم را و خدايم را بيابم.
40 گام است اين راه براي من.
40 گام ک در هرگام عادتي برداشته و عادتي جايگزين ميشود.
و تکرار ميکنم ک من ميتوانم چون او ياريم ميکند♥



           
چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:خاطره,دل نوشته,درپيت,هرزنامه,8,lonesome, :: 12:12
lonesome

دگر بس است هرچه بودم.
خوب...بد...زشت...زيبا.
دگر آني خواهم بود ک خواهم.
ميگويند براي عادت کردن و ترک عادت 40 روز زمان لازم است.
منم چهل روز رياضت ميکشم. تا پاک شوم، شسته شوم، بلکه عاقل و فهميده شوم!
سخته اما ميشه. ميشه اوني باشم ک ميخوام، اوني باشم ک ميخواد.
هيچوقت اوني نبودم ک ميخواستم. هميشه خودمو پايين ديدم، کوچيک ديدم ولي بسه.
منم ميخوام زندگي کنم. اين چهل روز خيلي کارا رو بايد ترک کنم ک يکيش ....  خيلي کارام بايد بهش عادت کنم ک يکيش نمازه.
ميرم ي ليست از بايد ها و نبايد ها تهيه کنم!
ميدونم سخته ولي اينم ميدونم ک ميتونم
خدايا توأم کمک کن. عادتاي بدمو بگير و عادتا و رفتاراي خوب رو تو وجودم زنده کن.
آمين.



           
سه شنبه 25 تير 1392برچسب:♥♥7♥♥, :: 16:35
lonesome

خدايا چگونه باورت کنم؟؟؟
ديده نميشوي... شنيده نميشوي... بويي نداري...
با کدام ردپا و با کدام سرمشق دنبالت بگردم.
نميدانم کجا پيدايت کنم اما ميدانم ک ميخواهم باشي.
آخر نباشي ک نميشود. ميشود؟
خدايا من باور ندارم بندگانت را ميسوزاني. مگر خداي رئوف ما دلش مي آيد بنده اش را بسوزاند؟  گناه هاي ما هرچقدر باشد کرم و بخشش تو بزرگتر است. من ب اين اعتقاد دارم.
اما خودمانيم از بعضي خطاها و گناه ها ک نميتوان گذشت.
ولي آخر نفهميدم سرنوشتمان از قبل رقم خورده يا دست خودمان است.
خدايا اين بي عدالتي ها دست کيست؟ چرا يکي هم جمال داره هم کمال و ديگري نه جمال داره نه کمال؟؟؟
چرا زيبايي برخي چشم رو خيره ميکنه و زشتي بعضي تنفر رو بيدار؟؟؟
ترازوي عدالتت انگار عيب کرده خدا. يه نگاهي ب دنياي ک مارا در آن رها کردي بينداز.
باورم اين است ميبخشي ولي وقتي فکر ميکنم ب خاطر يک " سيب " آدم و حوا را طرد کردي واي ب حال ما. ک باصطلاح ن آدميم ن گناهمان ب کوچکي سيب!



           
دو شنبه 24 تير 1392برچسب:♥♥6♥♥, :: 11:45
lonesome

کسلم... بي روحم، و خواب آلود.دليلش؟ يک گناه. گناهي کوچک، يا شايد بزرگ.براي چه؟ " هوس ". هوسي کوتاه مدت اما هميشگي.رسيدن ب لذت. لذتي کوتاه اما جذاب. من نميدانم گناه کردم يا رفع نياز.هرچه ک هست ظاهرا خدايم آن را نميپسندد.نميدانم چ بگويم خدا. دگر روي توبه هم ندارم. بس ک کردم و شکستم.ولي رهايم مکن. هيچگاه.



           
دو شنبه 24 تير 1392برچسب:♥♥5♥♥, :: 9:14
lonesome

خسته ام... خسته از تنهايي، خسته از تحمل. تحمل خودم، دنياي خودم، خسته از خدايي ک نديدم...
کوه نکنده ام... اما خسته ام. خسته أز خويشتن خويش. کاش زودتر بروند روزهاي انتظار.
آقاي من کجايي؟؟؟  آقا بيا...زود بيا.
اينجا کسي زبانم را نميفهمد... يا شايد من زبانشان را نميفهمم.
فقط ميدانم تنهايم... تنهاي تنها.
آقا من فقط دوتا آرزوي بزرگ دارم ک براي شما و خدايمان بسيار کوچک است.
آرزوهايم را ب گوش خدا برسان.
بگو يا اين بنده ات را ب کودکيش بازگردان يا او را بکش.
من خود را دوست ندارم آقا. ميداني چرا؟؟؟ ميداني پس توضيح نميدهم.
حالا با توأم اي خدا... اونجا بيکار نشين! وضع بنده هات خرابه. يعني بايد از اين بدتر شه تا آقا بياد؟ چقدر بايد فساد شه؟؟؟  وقتي ک همه ي ارزش ها نابود شود ديگر آمدن آقا ب چ کار مي آيد؟ جوابم را بده.
خدايا ن ب خاطر من، ب خاطر بنده هاي خوبت ک گمراه نشوند و فاسد، اجازه بده آقا بيايد.
من خدايم را دوست دارم. ولي خدايم مرا دوست ندارد. خدايا همه جا حرف از عدالت است. " عدالت خداوند ". ولي کو؟؟؟
کدام عدالت؟ در دنيايي ک براي ما ساختي يا دنيايي ک ساخته ايم عدالت چهره خودش را پوشانده.
اي خدا چهره عدالت رو ب ماهم نشون بده. 
حالا نگي چ بنده ناشکري دارم! ن من قدر داده هات رو ميدونم پ توأم روز ب روز بيشترش کن:
عقل، شجاعت، اعتماد ب نفس، زيبايي ظاهري و باطني، جذابيت و صداقت رو ب همه بنده هاي خوبت عطا کن.
♥ آمين ♥



           
یک شنبه 23 تير 1392برچسب:♥♥4♥♥, :: 21:52
lonesome

سلام خدا. ببخش خداي خالي گفتم! آخه ميخوام دوست باشيم!. امروز ميتونه بهترين روز زندگيم باشه، يا بدترين، يا يه روز کاملا معمولي.اميدوارم هرجور ک پيش ميره از تو دور نشم. هنو اعصابم ب خاطر پاک شدن اطلاعات کامپيوترم داغونه.
آخه هرچي داشتم اون احمق ( خدمات کامپيوتري ) فرمت کرد ب منم يه خبر نداد.
ولي ب هرحال کاريه ک شده اينم ب قول بابام ميشه برام يه تجربه.
الان نزديک ظهره و ماه رمضون، منم سر کارم. متأسفانه روزه نيستم آخه کار ما فنيه اگه بخوايم روزه بگيريم تا اذان تلف ميشيم! کاش ببخشي مارو خدا.
دعا: خداجون عقل، جسارت، اعتماد ب نفس و جذابيت رو ب من عطا کن. کمک کن بتونم ويژگي هاي خوبي رو کسب کنم و با اون ويژگيا به تو و ديگران نزديک تر شم. ♥ آمين ♥



           
یک شنبه 23 تير 1392برچسب:♥♥3♥♥, :: 12:11
lonesome

خداجونم خودت ميدوني کينه کسي رو ب دل ندارم. برعکس همه رو دوس دارم حتي بيشتر از خودم. از وقتي يادمه تو ارتباطم با ديگران مشکل داشتم. ولي ب خودت قسم خودمم دقيق نميدونم مشکل کجاست. آخه ب هيچکسم توهين و بددهني نکردم.
کاش ميتونستم ديد ديگران ب خودمو بدونم.
خدايا بهم قدرت سازگاري و دوستي با خودمو ديگران رو بده. بهم قدرت جذب ديگران رو عطا کن ک خيلي بهش نياز دارم!



           
شنبه 22 تير 1392برچسب:♥♥2♥♥, :: 23:6
lonesome

خدايا ممنون ک فرصت داشتن يه روز خوب ديگه رو بهم دادي.
روز خيلي خوب يا بدي نبود درکل حدود 30 درصد از خودم راضيم. خداجون من خيلي دوس دارم بهت نزديک شم و تمام سعيمو ميکنم. دارم کم کم نمازامو سرسخت تر پيگيري ميکنم.
اميدوارم بتونم خيلي بهتر از ايني ک هستم باشم.
بعضي وقتا خيلي ميزونم ولي گاهيم تنفر کل وجودمو ميگيره. البته ن تنفر از بنده هات، تنفر از خودم ک نميتونم دل تو و بنده هاتو ب دست بيارم. ازم قافل نباش خدا.
ممنونتم



           
شنبه 22 تير 1392برچسب:♥♥1♥♥, :: 22:42
lonesome

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید سلام به دوستاي گلم. مطالب اين وبلاگ احتمالا ب درد کسي نميخوره چون خاطرات درپيت خودمو توش مينويسم! البته سعي ميکنم مطالب قشنگي هم ک ب زندگي و خاطرات و احساسم مربوط باشه بذارم ک شايد اونا ب درد شما بخوره. در کل اگه از مطلبي يا عکسي خوشم بياد ميذارمش تو وبلاگم هرچند تکراري باشه. خوشحال ميشم نظر شما رو هم بدونم. اگه خعلي درپيت مينويسم و حالت بد شد حق توهين نداري چون وبلاگ خودمه عشقي مطلب ميذارم. در واقع اين دفتر خاطراتمه پ يا نخونش يا ميخوني نظر هوايي نده نظرت کاربردي باشه! ديگههههه..... فعلا همين! ♥♥♥♥ موفق باشي دوست خوبم ♥♥♥
آخرین مطالب
نويسندگان
موضوعات
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Simorgh و آدرس faraz72.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 126
بازدید ماه : 161
بازدید کل : 50933
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1